اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ده ده

نویسه گردانی: DH DH
ده ده . [ دَه ْ دَه ْ ] (ق مرکب ) ده تا ده تا. || (ص مرکب ) زر بی عیب و خالص .(از برهان ) (آنندراج ). طلا و زر خالص تمام عیار بی عیب . دهدهی . (از ناظم الاطباء). و رجوع به دهدهی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
منظر هفت آباد ده سنگ . [ م َ ظَ هََ دِ دَه ْ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند است که در بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع است و 156 تن سکنه دار...
ده غلامحسین یارانی . [ دِه ْ غ ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 10هزارگزی جنوب ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 15...
ده کهنه موسی محمدتقی . [ دِه ْ ک ُ ن َ سا م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. واقع در 11هزارگزی جن...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.