اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ده گانه

نویسه گردانی: DH GANH
ده گانه . [ دَه ْ ن َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) ده تایی . || دهگانی :
آن قدر دهگانه ای کان پنج دهقان می دهند
هم دعاگویانش راباید که آن مزد دعاست .

خاقانی .


چو دهگانه ای ماند از آن زر به جای
در آن دستکاری بیفشرد پای .

نظامی .


و رجوع به دهگانی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
بلاهای ده گانه؛ ده بلایی است که به خواهش موسی (ع ) بعلت اینکه فرعون اجازه ٔ خروج بنی اسرائیل را از مصر نمی‌داد، خداوند بر مصریان ناز ل کرد و ذکر آنها ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.