اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دهن دره

نویسه گردانی: DHN DRH
دهن دره . [دَ هََ دَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) خمیازه و تثاوب و پاسک و پاشک و فاژ. (ناظم الاطباء). خامیازه . هاک . بیاستو. دهان دره . آسا. (یادداشت مؤلف ). دهان دره که خمیازه باشد. (برهان ) (از شرفنامه ٔ منیری ) :
کسی را که چشمی رسد ناگهان
دهن دره اش اوفتد در دهان .

نظامی .


- دهن دره کردن ؛ خمیازه کشیدن . فاژیدن . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.