اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیرانی

نویسه گردانی: DYRʼNY
دیرانی . [ دَ / دِ ] (ع ص نسبی ) منسوب به دیر. ساکن دیر. (تاج العروس ). صاحب دیر. (منتهی الارب ). خداوند دیر. (مهذب الاسماء). راهب . دیرنشین . (یادداشت مؤلف ) :
ملک بودلف شهریار زمین
جهاندار دیرانی پاکدین .

اسدی .


ز کس یاد این گنج بر دل میار
جز از شاه دیرانی شهریار.

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ابواحمد دیرانی . [ اَ اَ م َ دِ دَ ] (اِخ ) یکی از سرداران بغداددر محاربه ٔ دیرالعاقول و از او طبری نام برده است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.