اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیگ بر دیگ

نویسه گردانی: DYG BR DYG
دیگ بر دیگ . [ ب َ ] (اِ مرکب ) دیک بر دیک ، دوایی سمی مرکب از زرنیخ و جیوه و زنگار و آهک که در قدیم برای معالجه ٔ بعضی جراحتها بکار میرفت . مرگ موش ساخته . مرگ موش ساخته را گویند و آن را از زرنیخ مصعد سازند و از جمله سمیات است . (آنندراج ) (برهان ). سم الفار عملی . (بحر الجواهر) (اختیارات بدیعی ) (الفاظ الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (مخزن الادویه ) : گوشت فزونی و باسور را ببرند و بردارند، چنانکه باسور مقعد را با داروها تیز برنهند چون دیگ بر دیگ و اقراص فیلدفیون تا وی را بخورد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به دیک بر دیک شود. || فارسی قدر علی قدر (دیگی بر دیگ دیگر) گمان میکنم معنی دیگر آن ظروف مرتبطه باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
دیگ بر. [ب َ ] (اِ مرکب ) رجوع به دیگ بابرگی شود. گویا سفره ٔچرمین باشد که در سفر دیگ را با طعام در آن استوار کنند. (یادداشت مرحوم دهخدا)....
دیگ بر بار داشتن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) دیگ بر بار کردن . دیگ بر دیگدان نهادن جهت طبخ طعام . (آنندراج ).
دیگ بر بارکردن . [ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دیگ بر بار داشتن . دیگ بر دیگدان نهادن جهت طبخ طعام . (آنندراج ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.