اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیگ پز

نویسه گردانی: DYG PZ
دیگ پز. [ پ َ ] (نف مرکب ) آشپز. خوالیگر. طباخ . مطبخی . خوراک پز. پزنده . باورچی . قدار :
شتربان و فراش با دیگ پز
نبودند جز پیشکار علی .

ناصرخسرو.


مجلسش را میوه کش باشد جمال موصلی
مطبخش را دیگ پز باشد اثیر مطبخی .

انوری .


دیگ پز باید که هرچه شور و ناخوش طعم بود به آب چغندر خوش گرداند وهرچه تیز و تلخ باشد بسرکه خوش گرداند. (از رساله ٔ طبی کهن ) (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.