دین . (اِ)
۞ نام فرشته ای است که بمحافظت قلم مأمور است . (برهان ) (جهانگیری ). از ایزدان آئین زردشتی است و نگهبانی روز بیست و چهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است . || روز بیست و چهارم بود از ماههای شمسی نیک است در این روز فرزند به مکتب فرستادن و نکاح کردن . (از برهان ) (از غیاث ). ابوریحان بیرونی در فهرست نامهای روزهای ایرانی نام این روز را «دین » و در سغدی هم «دین » و در خوارزمی نیز «دین » یاد کرده است .
-
دین روز ؛ روز بیست و چهارم از ماههای شمسی . (آنندراج )
: دین روز ای روی تو آکفت دین
می خور و شادی کن و خرم نشین .
مسعودسعد.
|| مزیدمؤخر امکنه ، ماردین . افریدین . قودین . مشکادین . خرادین و بهداذین . (یادداشت مرحوم دهخدا). || داد. راستی . (یادداشت مؤلف ). شوکت فر. شکوه
: بمان تا بیاید مه فرودین
که بفزاید اندر جهان هور دین .
فردوسی .