اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دینار

نویسه گردانی: DYNAR
دینار. (اِخ ) (کوه ...) کوهی است در نزدیکی دوگنبدان و بازرنگ . (بلدان الخلافة الشرقیة صص 308 - 307).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ابراهیم بن دینار. [ اِ م ِ ن ِ ] (اِخ ) ابوحکیم نهروانی بغدادی . از اکابر دانشمندان قرن ششم هجری (485-556 هَ .ق .). مدرسه ای به باب الازج ب...
ابن دینار همدانی . [ اِ ن ُ رِ هََ م َ ] (اِخ ) فقیهی شافعی . او راست : کتاب الشروط، در حدود هزار ورقه .
حساب درم و دینار. [ ح ِ ب ِ دِ رَ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بیرونی در پاسخ به اینکه حساب درم و دینار چیست ؟ آرد: این حسابی است از جبر...
دین آر. (نف مرکب ) (از: دین + آر، آورنده ) دین آورنده . پیمبر : مسیحای دین آر، اگر کشته شدنه فر جهاندار ازو گشته شد.فردوسی .
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.