گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دیوان شمار نویسه گردانی: DYWʼN ŠMAR دیوان شمار. [ دی ن ِ ش ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دیوان حساب . اواره . (از حاشیه ٔ نخجوانی فرهنگ اسدی طوسی ). دستگاه محاسبات : عاملان بینم باز آمده غمگین ز عمل کار ناکرده و نارفته به دیوان شمار.فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود