اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ذات اشاجع

نویسه گردانی: ḎʼT ʼŠAJʽ
ذات اشاجع. [ ت ُ اَ ج ِ ](ع ص مرکب ) یا غدد ذات الاشاجع. این کلمه در نصاب الصبیان چ برلین در قطعه ٔ ذیل که محرّمات گوسفند را گردکرده ، آمده است و در جای دیگر نیافتیم :
غدد ذات اشاجعحدق و فرج و قضیب
انثیان و دم و عِلبا و نخاعست و طحال .
پس مثانه است و مراره است و مشیمه خرزه
یاد گیر این که ترا بازرهاندز وبال .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.