ذات البین
نویسه گردانی:
ḎʼT ʼLBYN
ذات البین . [ تُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) مشترک میان دوتن یا دو قوم . میان دو کس یا دو جماعت ، دوجانبه . دوجانبی ، دوطرفی . که شامل هر دو جانب بود، اصلاح ذات البین . افساد ذات البین : رسول فرستادیم نزدیک برادر... و پیغامها دادیم رسول را که اندر آن صلاح ذات البین بود. (تاریخ بیهقی ). مشایخ بخارا به اصلاح ذات البین برخاستند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی نسخه ٔ خطی مؤلف ص 162). ملک نوح بعد از حصول رضاء جانبین و حدوث صفاء ذات البین بر اثر وزیر روانه شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی همان نسخه ). و او را [ ابوعلی سیمجور فایق را ] به موافقت و مرافقت خویش و اتحاد ذات البین بفریفت و او را در این دعوت سمح القیاد یافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی نسخه ٔ خطی مؤلف ص 55). فایق ... ابوعلی را گفت مقصود از ارسال تو بخطه ٔ جرجانیه و التفاتی که بجانب تو کرده اند، تفریق ذات البین است و آنکه سلسله ٔ اتحاد و موافقت ما از هم فروگشایند... (ترجمه ٔ تاریخ یمینی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ص 126). بخفض جناح ذلت پیش آئی و به استمالت خاطر و استقالت از فساد ذات البینی که در جانبین حاصل است مشغول شوی . (مرزبان نامه ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اصلاح ذات البین . [ اِ ح ِ تِل ْ ب َ /ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آشتی دادن میان دو کس .التیام دادن میان دو تن . و رجوع به ذات البین شود...