اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ذات العنیق

نویسه گردانی: ḎʼT ʼLʽNYQ
ذات العنیق . [ تُل ْ ع ُ ن َ ] (اِخ ) آبی است نزدیک حاجر بر طریق حاجیان کوفه به مکه بر یک میلی نُشناش . شاعر گوید :
الا تلکما ذات العنیق کأنّها
عجوز نفی عنها اقاربها الدهر.
واعرابی راست :
رایت و اصحابی بأظلم موهنا
سناالبرق یجلو مکفهرّاً یمانیا
قعدت له من بعد مانام صحبتی
تسح ّ علی ذات العنیق العزالیا.

(از معجم البلدان یاقوت ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.