ذاکر
نویسه گردانی:
ḎʼKR
ذاکر. [ ک ِ ] (اِخ ) ابن محمد جاری . از مردم جار (قریه ای به اصفهان ) و بعضی ذاکربن عمربن سهل الزاهد گفته اند. او از ابومطیع الصحاف سماع دارد.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ذاکر. [ ک ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ذکر. یادکننده . بیان کننده . || شریف . || ثناگوی . ثناگوینده : ذاکر فضل تو و مرتهن بِرّ تواندچه طرازی به ...
شیخ محمود ذاکر زاده تولائی معروف به حلبی (۱۷ شهریور ۱۲۷۹-۲۶ دی ۱۳۷۶) از روحانیون شیعه شهر مشهد و از پایه گذاران انجمن حجتیه مهدویه بودهاست.
وی در ...