اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ذراع سابوری

نویسه گردانی: ḎRʼʽ SABWRY
ذراع سابوری . [ ذِ ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در تاریخ قم آمده است : ابوعلی کاتب در کتاب همدان حکایت میکند از ابی جعفرمحمدبن عبدوس که او میگفت ذراعی که اهل همدان بدان مساحت میکردند پیش از روزگار مأمون او را ذراع سابوری میگفتند و آن ذراع عبارت از دوازده قبضه بود و مثال آن بر ستون مسجد اعظم منقّش کرده اند و نشان و نمودار آن تا الیوم باقی است . تا بدینجا حکایت ابوعلی است . پس این گز که مثال آن مصوّر است در مسجد سهل بن الیسعبن عبداﷲ به میدان الیسع گزی است که حمزةبن الیسع از نزدیک هارون الرشید آورد و آن ذراع به قم به رشیدیّه معروف و مشهور است و به همدان به سابوریّه . (تاریخ قم ص 29).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.