ذماء
نویسه گردانی:
ḎMAʼ
ذماء. [ ذَ ] (ع مص ) جنبش . جنبیدن . حرکت کردن . || قویدل گردیدن . || آشکار کردن قوت دل را. ظاهر ساختن قوت قلب را. || خذ ما ذمی لک ؛ ای ارتفع لک . || رنج رساندن . مشکل آمدن بر کسی .
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
زمع. [ زُ ] (ع ص ) ج ِ ازمع ۞ و زمعاء. (ناظم الاطباء).