گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ذوو نبل نویسه گردانی: ḎWW NBL ذوو نبل . [ ذَ ن ُ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) خداوندان نجابت : و لوکنت فی بغداد قام لنصرتی هنالک اقوام کرام ذوونبل . ابن الصلاح . ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود