رازی
نویسه گردانی:
RʼZY
رازی . (اِخ ) شیخ عبدالجباربن عبداﷲبن علی قاری رازی از اکابر علمای امامیه و فقیه ری بوده و از تلامذه ٔ شیخ طوسی متوفی در 460 هَ . ق . و قاضی ابن البراج متوفی در 481 هَ . ق . و شیخ سلار متوفی در 448 هَ . ق . بشمار می رفته و تمامی مصنفات شیخ طوسی را از پیش خود خوانده و تمامی علما و اکابر زمان در حوزه ٔ درس او حاضر می شده اند و مصنفات بسیاری در فقه به عربی و پارسی داشته و همه ٔ آنها را شیخ ابوالفتوح رازی از خودش روایت میکنداما بنام هیچیک از آنها دست رس نیافت و تاریخ وفات صاحب ترجمه نیز بدست نیامد لکن از قرائن توان حدس زد که وی از رجال اواخر قرن پنجم بوده بلکه اوائل قرن ششم را نیز درک کرده است . (از ریحانة الادب ج 2 ص 61).
واژه های همانند
۱۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
طهرانی رازی . [ طِ ی ِ ] (اِخ )قفطی در اخبار الحکما گوید: «کتاب المسائل قصرانی منجم را بخط طهرانی رازی خود دیده ام ». (قفطی ص 265).
شباهنگ رازی . [ ش َ هََ گ ِ ] (اِخ ) نام وی میرزا سیدعلی از نجبا و سادات تهران بود. در آغاز کسب میکرد سپس آن را رها کرد و به فراگرفتن کمال ...
مسعودی رازی . [ م َ ی ِ ] (اِخ ) ۞ از شعرای سلطان مسعود غزنوی بوده است . ابوالفضل بیهقی در تاریخ مسعودی در حوادث سنه ٔ 430 هَ .ق . گوید: و...
غضایری رازی . [ غ َ ی ِ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به غضائری رازی شود.
رازی تبریزی . [ ی ِ ت َ ] (اِخ ) نامش محمدرضا طبعش با رازهای سخن آشناست . دوبار در هندوستان آمده بطریق سیر و تماشا گذرش افتاد باز به وطن خو...
رازی شوشتری . [ ی ِ ت َ ] (اِخ ) از آن شهر تا غایت شاعری بهتر ازاو پیدا نشده طبعش به غزل راغب بود و بدین واسطه به احکام و اکابر مصاحبت می...
خدای داد رازی . [ خ ُ ] (اِخ ) نام یکی از فدائیان اسماعیلی است که به سال 488 هَ .ق . ۞ ابومسلم رئیس ری را از پای درآورد. (از حبیب السیر...
ابوحاتم رازی . [ اَ ت ِ م ِ ] (اِخ )یکی از دعات اسمعیلیه . او راست : کتاب الزینه در چهارصد ورقه . کتاب الجامع در فقه و جز آن . (ابن الندیم ).
برادران رازی . [ ب َ دَ ن ِ ] (اِخ ) دو برادر گوهرفروش و گوهرشناس بوده اند بزمان یمین الدوله محمود سبکتگین نام یکی حسن و دیگری حسین بود و مح...
رازی اصفهانی . [ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) صاحب تذکره ٔ صبح گلشن آرد: برادر کوچک محمد شریف هجری بوده شاه طهماسب ماضی بوزارت اصفهان عزتش افزوده...