رازی
نویسه گردانی:
RʼZY
رازی . (اِخ ) محمدبن ابی بکر شمس الدین ابن عبدالقادر حنفی از علمای اواسط قرن هشتم هجرت که در سال 768 هَ . ق . در قید حیات بوده است و تألیفات سودمند دارد: 1- انموذج جلیل فی اسئلة و اجوبة من غرائب التنزیل . 2- الذهب الابریز فی تفسیر الکتاب العزیز. 3- روضة الفصاحة در علم بیان . 4- شرح المقامات الحریریة که یک نسخه از آن در خزانه ٔ تیموریه و دو نسخه نیز در دارالکتب المصریة موجود است . 5- مختار الصحاح در لغت که ملخص صحاح جوهری است و بارها در قاهره و غیره چاپ شده است . سال وفات او بدست نیامد. (از ریحانة الادب ج 2).
واژه های همانند
۱۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
عمر رازی . [ ع ُ م َ رِ ] (اِخ ) ابن احمدبن ابی بکر رازی شافعی . فقیه بود و تا سال 707 هَ .ق . در قید حیات بوده است . او راست : جامعالفتاوی فی...
فخر رازی . [ ف َ رِ ] (اِخ ) محمدبن عمربن حسین بن علی طبرستانی . مولد وی به ری بود و در هرات مدفون گردید. لقبش فخرالدین و منسوب به خاندان...
قطب رازی . [ ق ُ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به قطب الدین رازی شود.
معاذ رازی . [ م ُ ذِ ] (اِخ ) پدر یحیی بن معاذ رازی . و رجوع به یحیی بن معاذ رازی واعظ، مکنی به ابوزکریا شود.
منور رازی . [ م ُ ن َوْ وَ رِ ] (اِخ ) اﷲویردی ، از مریدان حاج محمدجعفر همدانی بود و چندی نیز خدمت حاج محمدرضای همدانی کردو از یمن همت ایشان...
غباررازی . [ غ ُ رِ ] (اِخ ) از شاعران دوره ٔ قاجاریه بوده است . رضاقلی خان هدایت آرد: اسمش میرزا نبی ودر هشت ماهگی در غلبه ٔ مرض آبله اعمی...
عماد رازی . [ ع ِ دِ ] (اِخ ) او را دیوانی است به فارسی . (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 803).
صاعد رازی . [ ع ِ دِ ] (اِخ ) رجوع به صاعدبن احمد رازی شود.
نجم رازی . [ ن َ م ِ ] (اِخ ) رجوع به نجم الدین رازی شود.
حافظ رازی . [ ف ِ ظِ ] (اِخ ) رجوع به حافظ کاشانی شود.