اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راست بیان

نویسه گردانی: RʼST BYAN
راست بیان . [ ب َ ] (ص مرکب ) بیان کننده براستی . راستگو. صادق القول . راست گفتار :
وصف تو آن است کز زبان توگفتم
من بمیان ترجمان راست بیانم .

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.