راست رو
نویسه گردانی:
RʼST RW
راست رو. [ ت ِ ] (ق مرکب ) در تداول عامه مواجه . مقابل . محاذی . روبرو: راست روی توپخانه ، روبروی توپخانه . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
راسترو. [ رَ / رُو ] (نف مرکب ) مقابل کجرو. (آنندراج ) (ارمغان آصفی ). راست رونده .مستقیم حرکت کننده . بی انحراف و کجی رونده . که بخط مستقیم ط...