اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راست طبع

نویسه گردانی: RʼST ṬBʽ
راست طبع. [ طَ ] (ص مرکب ) که طبعی معتدل دارد. روان طبع. خوش ذوق .خوش سلیقه . مقابل کژطبع. اهل دل و حال :
مرا یکدم از دست نگذاشتی
که با راست طبعان سری داشتی .

(بوستان ).


چون جاه و جلال و حسن و رنگ آمد و بو
آخر دل آدمی نه سنگست و نه رو
آن کس که نه راست طبع باشد نه نکو
نه عاشق کس بود نه کس عاشق او.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.