اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راستی خواستن

نویسه گردانی: RʼSTY ḴWASTN
راستی خواستن . [ خوا / خا ت َ] (مص مرکب ) طلب راستی و عدالت از کسی :
همه راستی خواستی زین دو شوی
نبود ایچ تا بود جز داد جوی .

فردوسی .


|| صداقت و امانت و درستی خواستن :
چنان راستی طبعش از دهر خواست
که پرگار در کجروی گشت راست .

ظهوری ترشیزی (از ارمغان آصفی ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.