راشدی
نویسه گردانی:
RʼŠDY
راشدی . [ ش ِ ] (اِخ ) صاحب چهارمقاله نظامی عروضی نام این شاعر در شمار شعرای آل ناصر دین یعنی غزنویان می آورد و چنین میگوید: جز در این موضع از متن در هیچیک ازکتب تذکره و تاریخ نام این شاعر برده نشده است و ازبعضی قصاید مسعودسعد مفهوم میشود که راشدی از شعرای دربار سلطان ابوالمظفر و ظهیرالدولة رضی الدین ابراهیم بن مسعودبن محمود غزنوی (450 - 492 هَ . ق .) بوده است . از جمله قصیده ای گفته بوده که مطلعش این است :
رونده شخصی قلعه گشا و صفدر
پناه عسکر و آرایش معسکر.
و هم مسعود در قصیده ٔ جوابیه ٔ خود او را بحسن نظم و نثر میستاید و در قصیده ٔ دیگر مرتبه ٔ راشدی را دون مرتبه ٔ خویش شمرده گوید:
خدایگانا دانی که بنده ٔ تو چه کرد
بشهر غزنین با شاعران چیره زبان
هر آن قصیده که گفتیش راشدی یکماه
جواب گفتم به زآن بدیهه هم به زبان
اگر نه بیم بودی شها بحق خدای
که راشدی را بفکندمی ز نام و ز نان .
و در تذکره ها نامی از این شاعر نیست و دیوان او نیز دیده نشده است . رجوع به چهارمقاله ص 113 حاشیه ٔ دکتر معین شود.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
عمار راشدی . [ ع َم ْ ما رِ ش ِ ] (اِخ ) مکنی به ابوراشد و مشهور به غربی . رجوع به عمار غربی شود.
عمار راشدی . [ ع َم ْ مارِ ش ِ ] (اِخ ) ابن احمد عجرود شرقی راشدی . وی از حکام مراکشی «تمبکتو»، شهری از سودان بود، از سال 1073الی 1076 هَ .ق ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.