گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رام برزین نویسه گردانی: RʼM BRZYN رام برزین . [ ب ُ ] (اِخ ) نام آتشکده ای . (آنندراج ) (انجمن آرا) (برهان ) (منتخب اللغات ). نام یکی از آتشکده های قدیم ایران : برآن نامه بر مهر زرین نهادبر موبد رام برزین نهاد.فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 238). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی رام برزین رام برزین . [ ب ُ ] (اِخ ) نام سرداری . نگهبان مرز مداین بعهد خسرو اول انوشیروان . نوشزاد فرزند انوشیروان هنگام بیماری پدر فتنه آغاز میکند، نو... رام برزین رام برزین . [ ب ُ ] (اِخ ) یکی از مشاهیر ایران قدیم و از معاصران خسرو پرویز، وی حامل منشوری از شاه برای شاپور بوده است : بمنشور بر مهر زرین... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود