اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رام دادن

نویسه گردانی: RʼM DʼDN
رام دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) رام کردن . آرام کردن . راحت کردن :
جلوه گری کرد و بیک غمزه او
فتنه نمود و دو جهان رام داد.

مولوی (از فرهنگ نظام ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.