اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رامش کردن

نویسه گردانی: RʼMŠ KRDN
رامش کردن . [ م ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شادی کردن . بطرب و خوشی پرداختن . بسرور و شادمانی پرداختن : و ایشان را [ سوریان را ] ساز و چهارپا داد تا رایگان پیش اندک مردم رامش کنند. (مجمل التواریخ و القصص ).
تا کدامین باغ ازو خرمتر است
کاو برامش کردن آنجامیرود.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.