اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رام گردانیدن

نویسه گردانی: RʼM GRDʼNYDN
رام گردانیدن . [ گ َ دَ ] (مص مرکب )رام کردن . مطیع کردن . منقاد ساختن . فرمانبردار کردن . نرم کردن : تتلیس ؛ رام و منقاد گردانیدن اسب را. تدییث ؛ رام و نرم گردانیدن کسی را. یتم ؛ بنده ٔ خود کردن زن کسی را و رام و منقاد گردانیدن . دربحه ؛ رام و خوار گردانیدن . دین ؛ رام گردانیدن . هزهزه ؛ رام و خوارگردانیدن . (منتهی الارب ). و رجوع به رام کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.