گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رام یافتن نویسه گردانی: RʼM YAFTN رام یافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) مطیع و فرمانبردار دیدن . در حال تسلیم دیدن . در زیر فرمان یافتن . غیرعاصی و خاطی دیدن . از سرکشی دور یافتن : ز وصلم کام خواهی یافت آخرزمان را رام خواهی یافت آخر.ناظم هروی (از ارمغان آصفی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود