اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ران افشردن

نویسه گردانی: RʼN ʼFŠRDN
ران افشردن . [ اَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه ازتیز کردن و برانگیختن چیزی عموماً و اسب خصوصاً. (برهان ) (آنندراج ). انگیختن و تحریک کردن و مهمیز زدن اسب را برای حرکت . (ناظم الاطباء). رکاب کشیدن . فشردن زانوان بزور بر پهلوی اسب تند رفتن را :
بگفت و بیفشرد بر اسب ران
بمیدان درآمد چو شیر ژیان .

فردوسی .


بیفشرد ران رخش را تیز کرد
برآشفت و آهنگ آویز کرد.

فردوسی .


برانگیخت [ پیران ] اسب و بیفشرد ران
بگردن برآورد گرز گران .

فردوسی .


برآشفت برسان جنگی پلنگ
بیفشرد ران پیش او شد بجنگ .

فردوسی .


و رجوع به ران فشردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.