اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راه جویان

نویسه گردانی: RʼH JWYAN
راه جویان . (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال جستن راه . که در حال جستن راه باشد. || عاقل . طالب حقیقت :
بیوزش بنزدیک موبد شدند
همه راه جویان و بخرد شدند.

فردوسی .


در راه روش چو خضر پوپان
هنجارنمای و راه جویان .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.