اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راه خواستن

نویسه گردانی: RʼH ḴWASTN
راه خواستن . [ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) اجازه ٔ عبور خواستن چنانکه سپاهیان بیگانه از ملکی . (یادداشت مؤلف ). طالب طریق شدن گذر راه . || اجازه خواستن :
پیش آن لب چون شکر راه سخن میخواستم
بوسه واری جا در آن کنج دهن میخواستم .

حافظ (از بهار عجم ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.