اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راه گم کردن

نویسه گردانی: RʼH GM KRDN
راه گم کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گمراه شدن . از راه بدر شدن . از راه بیکسو افتادن . به بیراهه افتادن :
چون کسی کو گم کند در خانه ٔ تاریک راه
طفل اشک امشب بچشمم تاسحر گردیده است .

مخلص کاشی (از بهار عجم ).


طامع نکند مصلحت خویش فراموش
لقمه به مثل گم نکند راه دهن را.

ملک الشعراء بهار.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.