اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راه نماینده

نویسه گردانی: RʼH NMAYNDH
راه نماینده . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ی َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) راهنمای . راهنما. دلیل . ره نماینده . راهنما. رهنمای : سلوک کن بر طبق ستوده تر اطوار خود و راه نماینده تر اخلاق خود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 313). و رجوع به راهنما و رهنما و راهنمای و راهنمون و رهنمون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.