اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رایت افراختن

نویسه گردانی: RʼYT ʼFRʼḴTN
رایت افراختن . [ ی َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) رایت افراشتن . علم برافراشتن . بیرق برافراشتن . رایت انگیختن :
میکند خون در جگر باد خزان را همچو سرو
رایت سبزی که از آزادگی افراختیم .

صائب .


و رجوع به رایت افراشتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.