اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رای زن شدن

نویسه گردانی: RʼY ZN ŠDN
رای زن شدن . [ زَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مشاور شدن . طرف مشورت قرار گرفتن . مورد مشاوره گردیدن :
سپاهی و شهری شدند انجمن
زن و کودک و مرد شد رای زن .

فردوسی .


از آن پس برای دلارای زن
سر هفته شد با پدر رای زن .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.