گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رای فتادن نویسه گردانی: RʼY FTADN رای فتادن . [ ف ِ / ف ُ دَ ] (مص مرکب ل )رای افتادن . رای کردن . عطف توجه کردن . علاقه مند شدن بکسی . نظر بکسی کردن . منظور نظر افتادن : شهان پیشین فر همای بردندی زبهر فال به هر کس که شان فتادی رای . فرخی .رجوع به رای اوفتادن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود