اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رایگان خور

نویسه گردانی: RʼYGAN ḴWR
رایگان خور. [ ی ْ / ی ِ خوَرْ / خُرْ ](نف مرکب ) مخفف رایگان خورنده . رایگان خوار. رایگان خواره . مفتخوار. رجوع به این سه کلمه شود :
یک می به دو گنج شایگان خر
رغم دل رایگان خوران را.

خاقانی .


|| که از دنیا روگردان و معترض باشد. که دنیا را مفت و بهیچ ارزش بدهد. زاهد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.