اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رأس البشنک

نویسه گردانی: RʼS ʼLBŠNK
رأس البشنک . [ رَءْ سُل ْ ب َ ن َ ] (ع اِ مرکب ) اسب نری که جلو قافله باشد و سر آن را با زنگوله ها و پر مرغ می آرایند و آن با کبر و ناز حرکت کند و دیگر چهارپایان بدنبال وی راه روند. (از المنجد). پیشاهنگ . اسب پیشاهنگ . || کنایه از کسی که در پیشاپیش مردم برود یا در امر خاصی پیشقدم گردد. (از المنجد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.