رأی انداختن
نویسه گردانی:
RʼY ʼNDʼḴTN
رأی انداختن . [ رَءْی ْ اَ ت َ ] (مص مرکب ) رای انداختن . رجوع بهمین کلمه شود. || انداختن ورقه ٔ رأی در صندوق انتخابات : من برای فلانی رأی انداختم ؛ یعنی بنام او رأی بصندوق ریختم .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
رای انداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) رای برانداختن . اظهار عقیده کردن . رجوع به رای برانداختن شود.