اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ربات

نویسه گردانی: RBAT
ربات .[ رِ ] (ع اِ) کاروانسرا و منزلگاه و رباط. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 17). و رجوع به رباط شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۲ ثانیه
رباط. [رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شهربابک شهرستان یزد. سکنه ٔ آن 317 تن . آب ده از قنات تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات...
رباط. [ رِ ] (اِخ ) یا رباط الفتح . نام شهر و مرکز حکومت کشور مراکش است ، واقع در کنار اقیانوس اطلس . جمعیت رباط برابر سرشماری اخیر 227445 تن م...
رباط. [ رُ ] (اِخ ) انطون . راهب یسوعی حلبی الاصل سریانی طایفه . او راست : رحلة اول شرقی الی امر کاللخوری الیاس بن القس حنا الموصلی من عیلة...
رباط تجر. [ رُ طِ ت َ ج َ ] (اِخ ) نام گردنه ای واقع در میان گرگان و شاهرود. رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 111 شود.
رباط ترک . [ رُ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش میمه ٔ شهرستان کاشان دارای 400 تن جمعیت . محصول عمده ٔ آن غلات و لبنیات و سیب زمینی است . عده ...
رباط جز. [ رُ ج َ ] (اِخ ) قصبه ای است جزء دهستان سلطان آباد بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار دارای آب و هوای معتدل و 3263 تن جمعیت که بکار کشاور...
قش رباط. [ق ُ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن ، سر راه مالرو نسر به حاجی آباد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است ....
خان رباط. [ رُ ] (اِخ ) قریه ای است که بفاصله ٔ 41 هزارگزی در جنوب شبرغان ولایت مزارشریف واقع و بین خط 65 درجه و 55 دقیقه و 18 ثانیه ٔ طول ...
رباط حفص . [ رُ طِ ح َ ] (اِخ ) نام محلی بین گرگان و آمل ، واقع در یک منزلی گرگان . رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 209...
رباط خان . [ رُ طِ ] (اِخ ) دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس دارای 160 تن جمعیت . آب ده از قنات و محصول عمده ٔ آن غلات و چغندر و گاورس ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۹ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.