اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رباط

نویسه گردانی: RBAṬ
رباط. [ رُ ] (اِخ ) دهی است از بخش بهشهر شهرستان ساری واقع در 8هزارگزی خاور بهشهر. سکنه ٔ آن 590 تن . آب ده از چشمه و قنات تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات و پنبه و ابریشم و مرکبات وصیفی و برنج است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۵ ثانیه
رباط. [ رِ ] ۞ (ع اِ) کاروانسرا. (ولف )(فرهنگ رازی ص 60). کاروانسرای سرمنزلهای راه . (فرهنگ نظام ). جایی که در کنار راه جهت استراحت و سکنی...
رباط. [ رِ ] (ع مص ) دوام نمودن بر کاری . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). مواظبت کردن بر کار. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). ||...
رباط. [ رَب ْ با ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه از ربط. آنکه محکم می بندد. (از متن اللغة).
رباط. [ رُ ] (اِخ ) دهی است از بخش سربند شهرستان اراک واقع در 26هزارگزی شمال آستانه . سکنه ٔ آن 544 تن . آب ده از قنات تأمین میشودو محصول...
رباط. [ رُ ] (اِخ ) دهی است کوچک از بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 16هزارگزی خاور قیدار. جمعیت این ده 44 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
رباط. [ رُ ] (اِخ ) نام رودخانه ای در حوالی بهشهر که از کوههای یخکش سرچشمه میگیرد. رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه ٔ رابینو ص 93 شود.
رباط. [ رُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه واقع در 27هزارگزی باختری کرمانشاه . سکنه ٔ آن 650 تن . آب ده از ر...
رباط. [ رُ ] (اِخ ) دهی است از بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز. و سکنه ٔ آن 160 تن است که از طایفه ٔ جانکی هستند. آب ده از رودخانه ٔ ابوالع...
رباط. [ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. سکنه ٔ آن 90 تن است . آب رباط از چاه و قنات بدست می آید و فرآورده ٔ عمده ٔ آن...
رباط. [ رُ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان کرمان . سکنه ٔ آن 850 تن . آب ده از چهار رشته قنات تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات ...
« قبلی صفحه ۱ از ۹ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.