رباط
نویسه گردانی:
RBAṬ
رباط. [ رِ ] (اِخ ) یا رباط الفتح . نام شهر و مرکز حکومت کشور مراکش است ، واقع در کنار اقیانوس اطلس . جمعیت رباط برابر سرشماری اخیر 227445 تن میباشد. (از اطلس جهان در عصر فضا چ مؤسسه ٔ جغرافیایی سحاب ص 122). مؤلف المنجد گوید: شهر قدیمی است که بنای نخستین آن به فینیقیها می رسد که در آن سکونت داشته اند و پس از آن مدت درازی رومیها در آن سکونت داشته اند و آنجا را بصورت قلعه ای مستحکم و مرکزی بزرگ درآورده بودند و عبداﷲ المؤمن سلطان موحد درقرن 12 هجری رباط امروزی را بنا کرد و در سال 1912 م . مرکز مراکش گردید. این شهر دارای چند گونه آثار تاریخی است . (از المنجد). و رجوع به رباطالفتح شود.
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
رباط سفید. [ رُ س ِ ] (اِخ ) یا رسول آباد. یکی از دهات شاهکوروساور مازندران . رجوع به ماده ٔ رسول آباد در همین لغت نامه و ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازن...
میان رباط. [ رَ ] (اِخ )نام محلی کنار راه تهران و شاهی میان سرچمن و گردنه ٔ عباس آباد در 154هزارگزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
نان رباط. [ ن ِ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نانی که به خانقاه میدهند. (ناظم الاطباء) : نان رباط و لقمه ٔ دریوزه گو مباش .سعدی .
قرجه رباط. [ ق َ رَ ج َ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد واقع در 105 هزارگزی شمال باختری اسفراین و 9 هزارگزی ...
کهنه رباط. [ ک ُ ن َ / ن ِ رِ ] (اِ مرکب ) رباط قدیمی . || کنایه از دنیا و جهان . (فرهنگ فارسی معین ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
رباط شورین . [ رُ طِ ش ِ وِ ] (اِخ ) دهی است از بخش سیمینه رود شهرستان همدان . سکنه ٔ آن 570 تن . آب ده از چشمه و رودخانه تأمین میشود و فرآ...
رباط حدیره . [ رُ ح َ رِ] (اِخ ) دهی است از بخش فریمان شهرستان مشهد دارای 217 تن جمعیت . آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آن غلات وچغندرقند م...
سرخه رباط. [ س ُ خ َ رَ ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ راست پی در سوادکوه مازندران در شمال فیروزکوه . (جغرافیای کیهان ).
سراب رباط. [ س َ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریمله ٔ بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد واقع در 18 هزارگزی باختر خرم آباد و 40 هزارگزی جنوب راه ش...