ربقة
نویسه گردانی:
RBQ
ربقة. [ رَ ق َ ] (ع اِ) رِبْقة. هر گوشه و عروه از ربق . ج ، رِباق ، رِبَق . جج ، اَرباق . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یک گوشه از ربق . ج ، ربق ، رباق ، ارباق . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به رِبْقة شود. ریسمان که در گردن بره و بزغاله بندند. (دهار). || حلقه ٔ رسن که در گردن ستور بندند. (آنندراج ). حلقه ٔ رسن . (غیاث اللغات ) (منتخب اللغات ) (صراح اللغة). و رجوع به رِبْقة شود.
- ربقه ٔ اطاعت ؛ رشته ٔفرمانبرداری .
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ربقة. [ رِ ق َ ] (ع اِ) رَبْقة هر گوشه و عروه ای از ربق . ج ، رِباق ، رِبَق . جج ، اَرباق . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یک گوشه از ربق . ...
ربقة.[ رِ ق َ ] (ع مص ) گشادن و دور کردن از کسی رنج و شدت . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ): حل ربقته ؛ غم وی را بگشود و ببرد...
ربقة. [ رَ ب َ ق َ / ق ِ ] (از ع ، اِ) فرمان و حکم . || اطاعت . || در زیر فرمان و حکم . (ناظم الاطباء) : و دوست و دشمن در ربقه ٔ خدمت و طاعت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.