اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رحم افتادن

نویسه گردانی: RḤM ʼFTADN
رحم افتادن . [ رَ اُ دَ ] (مص مرکب ) رحم آمدن . مهر پیدا کردن :
شکارانداز ما را تا کی افتد رحم در خاطر
رگی داریم و شمشیری سری داریم و فتراکی .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.