گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رخ آوردن نویسه گردانی: RḴ ʼAWRDN رخ آوردن . [ رُوَ دَ ] (مص مرکب ) یا رخ آوردن به . آمدن بسوی چیزی یا کسی و رفتن بسوی چیزی یا کسی . (ناظم الاطباء). روی آوردن . رو کردن . عزیمت کردن . عازم شدن : تبه گردد این پند و اندرز من به ویرانی آرد رخ این مرز من .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود