اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رخ افروختن

نویسه گردانی: RḴ ʼFRWḴTN
رخ افروختن . [ رُ اَ ت َ ] (مص مرکب ) به رنگ آوردن رخسار. برافروختن روی :
رخ چون آیت رحمت ز می افروخته ای
آتش ای گبر به قرآن زده ای به به به .

عارف قزوینی .


رجوع به رخ برافروختن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.