اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رخ افروز

نویسه گردانی: RḴ ʼFRWZ
رخ افروز. [ رُ اَ ] (نف مرکب ) رخ افروزنده . که رخ افروخته دارد. که روی بیفروزد. سرخ روی . قرمزروی . زیباروی :
گل که سلطان فصل نوروز است
در میان همه رخ افروز است .

(از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 100).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.