اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رخت انداختن

نویسه گردانی: RḴT ʼNDʼḴTN
رخت انداختن . [ رَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) یا رخت انداختن در جایی . کنایه از اقامت کردن . از حرکت بازایستادن و ماندن . توقف کردن در جایی :
گفتی از آن حجره که پرداختند
رخت عدم در عدم انداختند.

نظامی .


سپه را یکی بانگ برداشت سخت
که دیگر مران خر بینداز رخت .

(بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.