اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رخنه بستن

نویسه گردانی: RḴNH BSTN
رخنه بستن . [ رَ ن َ / ن ِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) سد کردن سوراخ . ترمیم کردن سر شکاف . مسدود کردن سوراخ و شکاف :
مهدی آخرزمان شد کز درش
رخنه ٔ آخرزمان بست آسمان .

خاقانی .


لیک نیارند به مکر و حیل
بستن آن رخنه که آرد اجل .

امیرخسرو دهلوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.