اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رخنه فتادن

نویسه گردانی: RḴNH FTADN
رخنه فتادن . [ رَ ن َ / ن ِ ف ِ / ف ُ دَ ] (مص مرکب ) رخنه افتادن . شکاف پدید آمدن . سوراخ پیدا شدن :
چون رخنه فتد به بام خانه
بر ابر سیه نهد بهانه .

امیرخسرو دهلوی .


|| نااستواری و تزلزل پیدا آمدن . از حالت استواری بگردیدن :
چون ز دو مصراع کند ابروان
رخنه فتد در دل پیر وجوان .

جامی .


و رجوع به رخنه افتادن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.